پست چهل و هشتم:
_در ادامه ی پست چهل و هفتم_
وقتی که باهاش چشم تو چشم شدم،یه لبخند بهم زد و با سر سلام داد من هم در کمال بهت با سر بهش بلام دادم.بعد از دو ساعت کار کردن همه یک جا جمع شدیم و عکس انداختیم.بچه های اکیپ کم کم متفرق شدند.من که بعد از عکس گرفتن،متوجه پرواز یه پاراگرایدر شده بودم،محو تماشا بودم که چطور پرواز می کنه.همونطور که محو تماشا بودم صدای نازک زنانه ایی منو مخاطب قرار داد:سلام همسایه.شما کجا،اینجا کجا؟
اولش به لکنت افتادم ولی سریع خودمو جمع کردمو گفتم:برای من هم جای تعجب داشت که اینجا دیدمت. نمی دونم چی شد که این جمله به ذهنم اومد بعد به زبون تنهایی های یک کافه چی...
ادامه مطلبما را در سایت تنهایی های یک کافه چی دنبال می کنید
برچسب : com,io,io games,m,net,223 ammo,net framework,22 ammo,22 pistol,22 rifle, نویسنده : caferofagha78o بازدید : 16 تاريخ : دوشنبه 22 شهريور 1395 ساعت: 10:46